پيراهني دخترانه را باد باخود مي برد


خنده هاي دست دوّم زني


زير باران خيس مي خورد


زني که نگاهش


تابلويي سه بعدي از پاييز است


چشم هايش


دوستت دارم باصدايي غم انگيز


دست هاي کبودش


استعاره اي از نيلوفرهاي پرپرشده است


اين شعر شايد


نوشدارويِ


بر زخم دقايق است


وقتي در قايقي کاغذي و خيس


شقايق دلش


تنهاست !



((دنيا غلامي))

دوستت دارم باصدايي غم انگيز

باصدايي ,مي ,غم ,شايدنوشدارويِبر ,زخم ,دقايق ,دارم باصدايي ,باصدايي غم ,استاين شعر ,شعر شايدنوشدارويِبر ,شايدنوشدارويِبر زخم
مشخصات
آخرین مطالب این وبلاگ
آخرین جستجو ها